فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید | ||
ادله لزوم پیروی از اهل بیت علیهم السلام(2) مفهوم حدیث انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی این است که هر کس به این دو متمسک نشود گمراه است و موید این مطلب اضافه ایست که این حدیث در نقل طبرانی دارد که پیامبر فرمود: فلا تقدموهما فتهلکوا و لا تقصروا عنهما فتهلکوا و لا تعلموهم فانهم اعلم منکم پس از آنها پیشی مگیرید که هلاک می شوید و از آنها پس نیفتید که باز هم هلاک می شوید و به آنها چیزی نیاموزید که آنها داناتر از شما هستند. ابن حجر می گوید: این جمله پیامبر دلیل این است که هر کدام از اهل بیت خود بر دیگران در همه امور مقدم اند. حال باید به صفحه 135 الصواعق المحرقه مراجعه کرده و از ابن حجر پرسید: چرا ابوالحسن اشعری را در اصول دین و فقهای مذاهب اربعه را در فروع دین بر عترت مقدم می داری؟ چگونه عمران بن حطان و امثال او از خوارج را در حدیث بر عترت مقدم می داری؟ چگونه در تفسیر مقاتل بن سلیمان را که از مرجئه است و قائل به جسمیت خداوند بر ائمه مقدم می داری؟ چرا در علم اخلاق معروف و امثال او را جلوتر از ائمه می دانی؟ چگونه در خلافت پیامبر برادر و ولی او که سوره توبه را کسی غیر از او نمی تواند ابلاغ کند بعد از دیگران می شماری؟ و چگونه دیگران را بر او مقدم می داری؟ کسی که از عترت روی گرداند و در تمام مراتب و وظایف دینی از مخالفان آنها تبعیت کند با احادیث ثقلین و دهها حدیث مثل آن که همه به اعتراف علمای اهل تسنن صحیح هستند چه خواهد کرد؟ چنین فردی چگونه می تواند بگوید که من به قرآن و عترت متمسک بودم و به حدیث ثقلین عمل کردم در حالی که عترت را پشت سر انداخته است؟؟؟ و این بحث ادامه دارد... [ پنج شنبه 84/1/25 ] [ 5:5 عصر ] [ نوروز امینی ]
[ 2 نظر ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |