سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

در ادامه بحث گذشته باید این سوال را از برادران اهل سنت بپرسیم که چه چیز باعث شده است که باب اجتهاد بر روی مسلمانان بسته شود؟ در حالی که در سه قرن نخستین بر روی همه باز بود آیا چیزی جز پناه بردن به عجز و اطمینان به کسلی و تنبلی  و رضایت به محرومیت و قناعت به جهل و نادانی است؟

چه کسی می تواند خود را راضی کند به اینکه خداوند برترین پیامبران را با برترین ادیان و بهترین کتاب آسمانی فرستاده و تمام علوم گذشته و آینده را به او آموخته تا این مواهب در ائمه چهارگانه اهل سنت احتکار شود و آنان نگذارند که کس دیگری به آن دست پیدا کند گوئی کتاب خدا و آیین اسلام و ادله راستین آن جزو املاک خصوصی این چهار نفر ضبط شده و آنها نیز به هیچ کس اجازه دخل و تصرف در آن نداده اند آیا آنان وارثان انبیا بوده اند؟ یا خداوند وصایت و امامت را به آنان ختم نمود؟ و علم گذشته و آینده را به آنان آموخت؟و به آنان چیزی بخشید که به سایر جهانیان نبخشیده است؟

هر گز چنین نیست و آنان نیز همچون دیگر دانشمندان و خادمان علم بوده اند و هرگز خادمان علم درب دانش را به روی مردم نمی بندند.

به علاوه سخنان خود آنان نشان‌دهندۀ عجز و ناتوانی آنان در برخی امور است و نشان‌دهندۀ این است که آنان نیز همچون سایر علما دانشها را از طریق بشری به دست آورده اند و امکان خطا و اشتباه در گفتار آنان نیز وجود دارد.

آنها خود بارها و بارها اعتراف کرده اند که فتواهایشان وحی منزل نیست که نتوان مخالف آن عمل نمود بلکه خود به صراحت گفته اند که مانیز همچون سایر انسانها هستیم و در فتوا اشتباه می کنیم.

مالک می گوید: (انما انا بشر اخطئ و اصیب فانظروا فی رایی فکل ما وافق الکتاب و السنه فخذوه و کل ما لم یوافق الکتاب و السنه فاترکوه) (من بشرم گاهی درست درک می کنم و گاه اشتباه می نمایم در فتوایم دقت کنید آنچه موافق کتاب و سنت بود بگیرید و آنچه مخالف آن بود ترک کنید) (اصول الاحکام ابن حزم/ ج6/ ص149)

و ابوحنیفه می گوید: (اذا قلت قولا یخالف کتاب الله تعالی و خبر الرسول فاترکوا قولی) (هر گاه فتوائی دادم که مخالف کتاب خدا و سنت پپیامبر بود پس فتوای من را کنار بگذارید)(تاریخ ابن معین/ ج6/ ص77)

امثال این اقوال از دیگر ائمه چهارگانه هم نقل شده است که به جهت اختصار از تفصیل بیشتر خودداری می کنیم.

مطلب دیگر آنکه اختلاف بین مذاهب چهارگانه کمتر از اختلاف این مذاهب با مذهب شیعه نیست شاهد گویای این مطلب هزاران کتاب است که در اصول و فروع مذهب میان این دو گروه تالیف یافته است پس چرا شایعه پردازان اهل سنت شایع می سازند که شیعه مخالف اهل سنت است اما شایع نمی سازند که اهل سنت مخالف شیعه اند؟ و چرا شایع نمی سازند که گروهی از اهل سنت مخالف گروه دیگر است؟ اگر جائز است که چهار مذهب داشته باشیم چرا پنج تای آن جائز نباشد؟ چطور ممکن است که چهار مذهب موافق با اجماع و اتحاد مسلمانان باشند اما همینکه به پنج رسید اجتماع از هم پراکنده شود و مسلمانان هر کدام به راهی روند و اتحاد آنان از هم بپاشد؟

چه خوب است وقتی اهل سنت دم از اتحاد مذهبی می زنند نخست بین مذاهب اربعه اهل سنت اتحاد ایجاد کنند و از بین این چهار مذهب یکی را که بهتر از همه است انتخاب کنند و همه اهل سنت را ملزم به پیروی از آن مذهب کنند بعد به رفع اختلافشان با شیعه بپردازند.

در بحث آینده به ذکر برخی از ادله شرعی که ما را ملزم به پیروی از مذهب اهل بیت نموده است خواهیم پرداخت.

 

 


[ جمعه 83/11/23 ] [ 11:14 صبح ] [ نوروز امینی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لوگوی وبلاگ
موسیقی وبلاگ
آرشیو مطالب
لینک های مفید

استخاره آنلاین با قرآن کریم


ابزار جستجو
Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 84289